چرا یک کار ۳ دقیقهای میتواند زمان کل روزمان را به خود اختصاص دهد؟ ساخت تالار اپرای سیدنی (Sydney Opera House) قرار بود فقط چهار سال به طول بینجامد که در نهایت با صرف ۱۴ سال زمان ساخته شد. به نظر شما چرا چنین اتفاقاتی میافتد؟ پس بیایید با هم بررسی کنیم قانون پارکینسون چیست و شناسایی اثرات منفی آن، چگونه به شما در مدیریت زمان کمک میکند.
قانون پارکینسون چیست؟
قانون پارکینسون بیان میکند انجام کار بهاندازهی زمانی که برای تکمیل آن در نظر گرفته شده طول میکشد. بر اساس اصل پارکینسون، کارها ممکن است تا زمان اتمام موعد مقرر برای آنها به طول بینجامند. اگر برای انجام یک وظیفه دو ساعته به خود یک هفته زمان بدهید، از نظر روانشناسی پیچیدگی این کار افزایش مییابد و تا پرکردن آن یک هفته، تبدیل به کاری اضطرابآور میشود. حتی ممکن است زمان اضافی با کار بیشتر پر نشود اما استرس و تنش آن کار وجود دارد. با اختصاص زمان مناسب به آن کار، زمان بیشتری را حفظ میکنیم و وظیفه از حالت پیچیده به حالت طبیعی خود برمیگردد. مطلبی درباره اصل پارکینسون میگوید که اگر بررسی و مشاهدهی دقیقی وجود داشته باشد، یک نفر میتواند برای یک کار، محدودیت زمانی خاصی را مشخص کند و آن کار به همان اندازه ساده باشد و در همان زمان تکمیل شود. اما قانون پارکینسون دقیقا همین است؛ یک مشاهده و نه جادو. این قانون به این دلیل اتفاق میافتد که افراد به وظایف خود طولانیتر از آنچه نیاز دارند، زمان اختصاص میدهند و این گاهی ناشی از نیاز به داشتن فضای بیشتر و استراحت است. اما معمولا این اتفاق ناشی از تفکرات اغراقشده درباره مدتزمان انجام کار است. تا زمانی که افراد، مدت زمان انجام کارها را بررسی نکنند، نسبت به سرعت انجام برخی کارها ناآگاه باقی میمانند. اکثر کارکنانی که از قانون نانوشته «سخت کارکردن، نه هوشمندانه کارکردن» سرپیچی میکنند، میدانند که با وجود بازگشت سرمایه بیشتر برای شرکت، همیشه از هوشمندانه کار کردنشان قدردانی نمیشود. این مربوط به ایدهای است که میگوید هر چه زمان انجام یک کار بیشتر باشد، باید کیفیت بهتری نیز داشته باشد. خوشبختانه، روند روبهرشد اشتغال از راه دور، این امر را برای افراد سازگار تغییر داده است و این فقط به این دلیل است که کارفرمایان نمیدانند که شما با اوقات فراغت خود چه میکنید.
تاریخچهی قانون پارکینسون
اصطلاح قانون پارکینسون برای اولین بار توسط سیریل نورثکوت پارکینسون (Cyril Northcote Parkinson) و در مقاله طنزآمیز نوشته شده برای دی اکونومیست (The Economist) در سال ۱۹۵۵ ابداع شد. او قانون پارکینسون را بار اول اینگونه شرح میدهد که داستان زنی را بهاشتراک میگذارد که تنها کارش در طول یک روز، ارسال کارت پستال است؛ کاری که انجام آن برای فردی پرمشغله تقریبا ۳ دقیقه طول میکشد. در حالی که این خانم حدود یک ساعت را صرف یافتن کارت مورد نظرش میکند، نیم ساعت دیگر را به دنبال عینک خود میگردد، ۹۰ دقیقه را برای نوشتن کارت و ۲۰ دقیقه را صرف تصمیمگیری در مورد اینکه برای رفتن به اداره پست، چتری را با خود ببرد یا خیر، صرف میکند و این شرایط همچنان ادامه مییابد تا جایی که کل روزش به همین موضوع صرف میشود.
دلایل طولانیشدن انجام کارها تا اتمام مهلت آنها
حال که دانستیم قانون پارکینسون چیست، در ادامه توضیح میدهیم طبق اصل پارکینسون، چه عواملی باعث طولانیشدن زمان انجام کارها میشود. علاوه بر پیچیدگی فزایندهی کارها، اهمالکاری یکی دیگر از عوامل کلیدی اثرگذار بر قانون پارکینسون است. در واقع، آگاهی از اختصاص زمانی مشخص برای انجام کاری، اغلب اوقات انگیزهی نگاه داشتن کار برای لحظههای آخر را به ما میدهد. به این ترتیب، تأخیر برای شروع کار منجر به افزایش زمان لازم برای تکمیل آن کار میشود. در ادامه نمونهای از اثرگذاری قانون پارکینسون بر روند برنامه کاری یک تیم را بررسی میکنیم. مدیر برنامه یک تیم، برنامهی کاری تیم توسعه خود را بهنحوی سازماندهی کرده بود که کارهای محولشده به آنها طی ۴ هفته انجام شده و به پایان برسند. او از تجربیات کاری خود در رابطه با اثرات قانون پارکینسون چنین میگوید: «تمام کارهایی که در طی این ۴ هفته باید تکمیل میشدند، در روزهای پایانی هفتهی آخر به اتمام رسیدند؛ هیچ یک از این کارها در طول ۴ هفته تکمیل نشدند!» به نظر شما چرا چنین حالتی پیش میآید؟ حدس معمول برای بیان علت چنین شرایطی این است که ضربالاجلهای نزدیکتر، انگیزه بیشتری برای تکمیل کار ایجاد میکنند و بدین شکل از اثرات منفی قانون پارکینسون جلوگیری میشود. یرکس-دادسون (Yerkes-Dodson) در این زمینه میگوید که سطح بهینهای از برانگیختگی در افراد وجود دارد که عملکرد آنان برای تکمیل وظایفشان را بهبود میبخشد. به عبارتی، مهلت انجام کارهایی که ضربالعجلشان بهسرعت فرا میرسند، انگیزهی لازم برای افزایش تمرکز و سرعت بخشیدن به روند انجام کار را در فرد ایجاد میکند و همان طور که پیشتر گفتیم از اثرات منفی قانون پارکینسون جلوگیری میشود. اکنون دریافتیم قانون پارکینسون چیست و چه عواملی بر قانون پارکینسون اثر میگذارد. در ادامه قصد داریم تأثیرات منفی قانون پارکینسون را بررسی کنیم.
تأثیر منفی قانون پارکینسون
تا به اینجای مطلب توضیح دادیم قانون پارکینسون چیست و تاریخچهی آن را بیان کردیم. قانون پارکینسون اغلب به بررسی بهرهوری شخصی اشاره دارد؛ با این حال در محیطهای گروهی که هر یک از افراد بهرهوری و اثرگذاری متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند، همواره تأثیر منفی خود را نشان میدهد. به عنوان مثال، بیاهمیت انگاشتن قانون پارکینسون به این موضوع اشاره دارد که افراد درون سازمانها معمولا زمان و توجه زیادی را به مسائل بیاهمیت اختصاص میدهند. در این میان، نوعی اهمالکاری اجتماعی در کارهای تیمی وجود دارد؛ به این صورت که افراد حاضر در تیم معمولا تمایل کمتری به تلاش برای تکمیل پروژهی تیمی در مقایسه با انجام کارهای انفرادی نشان میدهند. موردی که بررسی کردیم نمونهای از تأثیرات منفی قانون پارکینسون بر محیطهای گروهی است. نیک ویگنال (Nick Wignall)، روانشناس بالینی و نویسنده در زمینهی اهمالکاری و در رابطه با قانون پارکینسون توضیح میدهد: «به عنوان فردی از تیم میدانید که افراد زیادی مسئولیت انجام بخشی از کار را بر عهده دارند و همین امر بهنوعی اثرگذاری مستقیم شما را کاهش میدهد و از طرفی این احساس اهمالکاری در مسئولیتهای گروهی در بین کل اعضای گروه نیز پخش میشود.»
راهکارهای غلبه بر قانون پارکینسون
در ادامه پاسخ میدهیم روش غلبه بر قانون پارکینسون چیست. درک قانون پارکینسون تنها نیمی از راه است؛ در ادامه لازم است تا برای جلوگیری از تعویق کارها به آخرین ساعات پایانی، با روشهای غلبه بر چنین شرایطی آگاه شویم. البته زمانی که در اواسط انجام پروژهای قرار دارید، غلبه بر قانون پارکینسون چیزی نیست که به راحتی انجام شود. بهترین راه این است که هر چه زودتر با برنامه ریزی دقیقی برای شروع موفق پروژه، غلبه بر قانون پارکینسون را نیز آغاز کنید. با شروع این روند در مراحل ابتدایی پروژه، میتوانید انتظاراتتان در مورد رویکرد تیم و نحوهی تکمیل پروژههای بزرگتر که مستعد تعویق هستند را تعیین کنید. در ادامه راهکارهای غلبه بر قانون پارکینسون را آوردهایم.
۱. برای غلبه بر قانون پارکینسون باید چشم انداز و محرکهای بخش خود را معین کنید
برای اینکه بتوانید بر قانون پارکینسون غلبه کنید، در قدم اول باید چشم انداز و محرکهای بخش خود را معین کنید. تصور کنید که مدیرتان از شما خواسته است تا پروندهی حجیمی از فایلهای مختلف را بر اساس حروف الفبا مرتب کنید. همچنین برای انجام این کار هیچ محدودیت زمانی را برایتان مشخص نکرده است و هر زمان که فرصت کافی داشتید، میتوانید این کار را انجام دهید. نداشتن محدودیت زمانی یکی از عوامل اثرگذار بر قانون پارکینسون است. از سوی دیگر، هیچ اطلاعی از محتوای فایلها، درجهی اهمیت آنها یا دلیل لزوم مرتبسازی آنها بر اساس حروف الفبا ندارید. در چنین شرایطی، چقدر میتوانید برای مرتب کردن هر چه سریعتر فایلها انگیزه داشته باشید؟ بدیهی است که انگیزهی چندانی نخواهید داشت؛ به این دلیل که هیچ اطلاعی از میزان اهمیت این کار و همچنین تأثیرگذاری مستقیم آن ندارید. تحقیقات نشان میدهند تیمهایی که اطلاع کافی از ارتباط پروژهی خود با هدف بزرگتر و نهایی تیم دارند، بهره وری به مراتب بالاتری در روند انجام کارهای پروژه خواهند داشت. و این اطلاع داشتن از میزان اهمیت کار و وظایف میتواند از تأثیرات منفی قانون پارکینسون جلوگیری کند. به عبارتی، اعضای تیم عملکردی خلاقانهتر و انعطافپذیرتر خواهند داشت. به همین دلیل برای اینکه بر قانون پارکینسون غلبه کنید، باید هنگام شروع پروژهی تیمی خود، موارد زیر را برای اعضای تیم روشن کنید:
ارزش این پروژه چقدر است؟ (ارزش پروژه، چشم انداز آن را مشخص میکند)؛
چرا این پروژه برای تیم و سازمان شما منطقی است؟ (این موضوع محرکهای تیم را مشخص میکند).
اعضای تیم با حصول اطمینان از همسویی با سایر اعضا و همچنین هدف نهایی سازمان، قادر خواهند بود تا میزان تأثیرگذاری کارشان را روی پروژه ببینند و در نتیجه انگیزه و احساس مالکیت بیشتری برای انجام مسئولیتهایشان خواهند داشت. این موضوع اشتیاق تیم را برای پیشبرد وظایف و رسیدن به مایلستونهای مد نظر بیشتر میکند و به اعضای تیم برای غلبه بر قانون پارکینسون کمک میکند.
۲. نقشها و مسئولیتها را مشخص کنید
سعی کنید نقشها و مسئولیتها را برای اعضای تیم مشخص کنید تا بتوانید بر قانون پارکینسون غلبه کنید. برای هر پروژهای، بهویژه پروژههایی که از تیمهای مختلف و اعضای تیم چندین نفره تشکیل شده است، مشخص کردن جایگاه دقیقِ مناسب برای هر فرد و همچنین هر تیم بسیار مهم است. انجام این امر به مقابله با اثرات منفی قانون پارکینسون کمک میکند. در این راستا، میتوانید از چارچوب DACI برای تعریف نقشهای دقیق مرتبط با کار تیمی و تصمیمگیری در این باره استفاده کنید. DACI مخفف عبارتهای Informed، Contributors ،Approver، Driver و بهترتیب به معنای محرک، تأیید کننده، مشارکت کنندگان و مطلع هستند.
Driver (محرک یا هدایتگر): به فردی اشاره دارد که مسئول هماهنگی ذینفعان، جمع آوری تمام اطلاعات لازم و اخذ تصمیم در تاریخ توافقشده است. این فرد بسته به تصمیم گرفتهشده ممکن است مالک تمام پروژه باشد یا نباشد؛
Approver (تأیید کننده): تنها کسی است که تصمیم نهایی را میگیرد؛
Contributors (مشارکت کنندگان): افرادی هستند که دانش یا تخصص کافی را در زمینه تأثیرگذار بر تصمیم نهایی دارند. این افراد حق اظهار نظر دارند؛ اما تصمیم گیرنده نیستند؛
Informed (افراد مطلع): کسانی هستند که تصمیم نهایی به آنها اطلاع داده میشود.
استفاده از این چارچوب برای مشخص کردن جایگاه دقیق اعضای تیم، به غلبه بر قانون پارکینسون و جلوگیری از هدر رفتن پول و همچنین بیاعتنایی به مسئولیتهای تیمی آنان کمک میکند؛ زیرا در این صورت اعضای تیم مجبور میشوند تا مسئولیت پذیری بیشتری را در قبال وظایف و کارهای محول شدهشان داشته باشند. همچنین این موضوع به سادهسازی انتظارات در مورد برقراری ارتباط، ارائه و دریافت بازخورد کمک میکند که این امر در پیشبرد پروژههای گروهی نکتهی مهمی محسوب میشود. علاوه بر این، چارچوب مذکور مشخص میکند که چهکسی در مورد تصمیمگیریها و پروژهها حرف آخر را میزند و این امر نیز منجر به حذف بسیاری از بازنگریها و پیشنهادات غالبا متناقضی میشود که باعث طولانی شدن زمان تکمیل پروژهها و اثرگذاری قانون پارکینسون میشوند.
۳. آنچه داخل و خارج از محدوده پروژه است را مشخص کنید
به یاد داشته باشید، قانون پارکینسون چیزی بیش از یک اصطلاح برای اهمال کاری است؛ به این معنی که کار محول شده تا پایان زمان اختصاص داده شده به آن به طول میانجامد و این همان تعریف افزایش محدودهی مربوط به پروژه است. در این راستا، هنگام شروع پروژه باید با تیمتان در مورد آنچه که در محدودهی پروژه و آنچه خارج از آن است، توافق کنید. با تعیین چنین دستورالعملهایی در شروع پروژه، کل اعضای تیم توانایی کافی برای غلبه بر قانون پارکینسون را در همان ابتدا به دست میآورند. برای مثال، هنگام مواجهه با درخواستی برای اضافه کردن ویژگی جدید یا ارائهی پیشنهادی دیگر در طول پروژه، میتوانید با در نظر گرفتن دستورالعملهای ابتدای پروژه به تیمتان یادآوری کنید که همگی اتفاق نظر دارید این درخواستها خارج از محدودهی پروژه هستند. در واقع، این مرحله مانند ساختن جعبهای برای پروژه است که پارامترهایی را برای آن تعریف میکنید و در حین کار نیز پروژه باید با این پارامترها مطابقت داشته باشد. مدیریت محدوده پروژه به عنوان راهی برای غلبه بر قانون پارکینسون و همچنین جلوگیری از بهدرازا انجامیدن پروژه در همان مراحل ابتدایی انجام آن است که منجر به جلوگیری از خراب شدن برنامهی زمانبندی پروژه میشود.
۴. برای غلبه بر اصل پارکینسون باید چگونگی موازنه در پروژه را مشخص کنید
مشخص کردن موازنهی بین عوامل مختلف پروژه، به غلبه بر قانون پارکینسون کمک میکند. با وجود تمام برنامهریزیها و چارچوبهای تعیین شده، ممکن است اتفاقات غیرمنتظره یا خارج از کنترلی برای تیم و پروژه اتفاق بیفتد که منجر به خروج پروژه از محدوده و برنامهی مشخص شده گردد. در چنین شرایطی اگر موازنهی بین عوامل مختلف پروژهتان (مانند زمان، هزینه و کیفیت) را زودتر مشخص کرده باشید، بهراحتی میتوانید بخشهایی از پروژه را که ممکن است نیاز به اعمال تغییرات لحظهی آخری داشته باشند، هر چه سریعتر شناسایی کنید. این امر از تأثیرات منفی قانون پارکینسون بر روند کاری پروژهتان جلوگیری میکند. زمانبندی، محدودهی پروژه و بودجه رایجترین فاکتورهایی هستند که مستعد تغییر در شرایط مختلف میباشند. به همین دلیل، موارد مذکور باید در هنگام شروع پروژه در اولویت قرار گیرند تا بتوان از اثرات منفی قانون پارکینسون بر روند کار جلوگیری کرد. در ادامه مثال دیگری از اهمیت زمانبندی پروژه برای غلبه بر قانون پارکینسون آوردهایم. به عنوان مثال، اگر تیمتان در تلاش است تا محصول جدیدی را در روز کنفرانس معرفی کند، مهمترین معیار برای تیم زمانبندی است. به عبارتی، این محصول تا فرا رسیدن روز کنفرانس باید کاملا آماده شود و این موضوع ممکن است به معنی در نظر گرفتن شرایط غیرمنتظرهای در زمینهی محدودهی پروژه (مثلا حذف برخی ویژگیها) یا بودجهی مربوطه (مثلا تخصیص سرمایهی بیشتر) باشد. انجام این کار در مرحلهی شروع یک پروژه ممکن است ناامید کننده به نظر برسد؛ اما زمانی که به لحظات حساس نیازمند تصمیمگیری میرسید، بسیار مفید عمل میکند. بنیپایو (Benipayo) در این باره توضیح میدهد که درک شرایط موازنه، مزیتی بزرگ محسوب میشود که در طول طراحی مجدد پروژههای مختلف نیز تأثیرگذار بوده است. به عنوان مثال، اگر تیم در مرحلهای از پروژه متوجه شود که کارها در زمان مقرر به پایان نمیرسند، در این شرایط میتواند به عقب بازگشته و آنچه را که برای تسریع روند انجام پروژه نیاز است، دوباره اولویت بندی کند. این شرایط دقیقا نقطهی مقابل قانون پارکینسون هستند؛ به عبارتی، به جای طولدادن پروژه تا زمان اتمام موعد مقرر، ممکن است به کاهش کارها یا سایر انتظارات برای تناسب پروژه با برنامه زمانبندی آن نیاز داشته باشید.
۵. برای غلبه بر قانون پارکینسون باید جدول زمانی برای پروژه تنظیم کنید
جالب است بدانید که تعیین جدول زمانی برای هر پروژه، آخرین مرحله برای شروع آن است. چنین شرایطی در زندگی واقعی تقریبا هرگز اتفاق نمیافتد. با این حال، این روش نوعی رویکرد هوشمندانه برای پیشبرد پروژهها و راهی برای غلبه بر قانون پارکینسون است. برای مثال، ساختن خانهای را در نظر بگیرید. در این شرایط، نمیتوانید سازندهای را ملاقات کرده و به او بگویید که خانهای با این اندازه، دقیقا شبیه این نمونه نیاز دارم و تا این تاریخ آن را به من تحویل دهید. به عبارتی، شما و سازنده باید در مورد انتظارات و کارهای مورد نیاز برای ساخت خانه با یکدیگر صحبت کنید و سپس با در نظر گرفتن این اطلاعات، تاریخ تکمیل پروژه را تعیین کنید. در حالت ایدئال، پروژههای گروهی نیز به همین ترتیب کار میکنند. به بیان دیگر، پس از توافق مدیر و اعضای تیم در مورد محدودهی پروژه، جدول زمانی آن در مرحلهی آخر تنظیم میشود. همچنین در حین تنظیم جدول زمانی باید مایلستونها و ضربالاجلهایی شناسایی شوند که در پروژه اتفاق میافتند. این روش تا حدود زیادی از اثرات منفی قانون پارکینسون جلوگیری میکند. ویگنال (Wignall) در این باره توضیح میدهد: «شما باید نسبت به تقسیم پروژهها یا اهداف گروهی به زیرگروهها یا اهداف کوچکتر آگاهی داشته باشید.» در واقع، این امر به مدیریت بهتر پروژههای بزرگتر کمک میکند و احساس فوریت بیشتری را در اعضای تیم برای شروع کار القا میکند؛ به عبارتی، حتی اگر تاریخ پایان کل پروژه نزدیک نباشد، مهلت پایان اولین کار مطمئنا نزدیک خواهد بود. بهعلاوه، این موضوع به اعضای تیم اجازه میدهد تا احساس کنند که به دستاوردی معنادار و قابل لمس در پروژه رسیدهاند که این امر برایشان بسیار انگیزهبخش است. ایجاد انگیزه در کارکنان به غلبه بر قانون پارکینسون کمک میکند و به عنوان اصل اساسی پیشرفت در سازمان به شمار میآید
روشهای استفاده از قانون پارکینسون
پس از این که متوجه شدید قانون پارکینسون چیست و چگونه میتوان بر اثرات منفی آن غلبه کرد، میخواهیم به چند روش برای استفاده از اصل پارکینسون در زندگیتان اشاره کنیم که بتوانید لیست کارهای خود را سریعتر بررسی کنید و زمان کار خود را فقط به این دلیل که مشغول به نظر برسید، طولانی نکنید. اینکه در اداره یا خانه کار میکنید اهمیت دارد زیرا «کار سختتر، نه هوشمندانه» ایدهای است که بسیاری از افراد حتی در صورت عدم نظارت بر کارشان، باز هم طمعه آن میشوند.
۱. برخلاف ساعت پیش بروید
برای اعمال قانون پارکینسون در زندگی شغلی و شخصی، وظایف خود را لیست کنید و آنها را براساس مدتزمان انجام، تقسیم کنید. سپس نصف آن زمان را برای انجام هر کار اختصاص دهید. شما باید تعیین محدودیت زمانی را بسیار مهم بدانید و با آن مانند هر موعد تحویل دیگری رفتار کنید. برای معکوسکردن آنچه که بهعنوان «کار سختتر، نه هوشمندانه» به ما تلقین شده است، باید موعدهای تحویل غیر قابل شکستن مانند موعدی را که رئیس یا مشتری برای ما تعیین میکند برای خود تعیین کنیم. برای این منظور از اشتیاق غریزی انسانی و رقابتی که در ورزش برای ایجاد انگیزه استفاده میشود، کمک بگیرید. شما باید در برابر ساعت پیروز شوید؛ همانند یک رقیب، بدون میانبر و تولید خروجی بیکیفیت، با آن روبرو شوید. اگر در جدیگرفتن موعد تحویل تعیینشده خود مشکل دارید، این روش مفید است. در ابتدای استفاده از اصل پارکینسون، این کار تا حدی یک تمرین برای تعیین میزان دقت پیشبینی شما برای انجام وظایف خواهد بود. برخی ممکن است درآغاز مبهم و برخی اغراقآمیز باشند. آنهایی که مبهم هستند، مواردیاند که شما در تقسیمبندی زمان بهخوبی عمل نکردید و باید با زمان بیشتری امتحان کنید. فورا به نقطه اول زمانبندی برنگردید زیرا ممکن است حالتهای بهینهای در این بین وجود داشته باشد. اگر با رایانه کار میکنید، هنگام آغاز کار، استفاده از یک تایمر دیجیتال بسیار مفید خواهد بود. همچنین، به حفظ زمان شما کمک میکند چون میتوانید با نگاهی کوتاه متوجه شوید چقدر زمان باقی مانده است. با این کار در واقع در حال اعمال قانون پارکینسون در زندگیتان هستید!
۲. سوسکهای دنیای بهرهوری را نابود کنید
حال که متوجه شدید قانن پارکینسون چیست باید درمورد روشهای استفاده از آن نیز کسب اطلاعات کنید. برای اتلاف وقت دنبال مواردی مثل خواندن ایمیل یا خبری باشید که معمولا ده الی بیست (یا حتی خدای ناکرده سی) دقیقه از زمان شما را بگیرد. اینها سوسکهای دنیای بهرهوری هستند، آفتهای کوچکی که کاری جز اتلاف وقت برای شما ندارند، قوی هستند و نمیتوانید بهراحتی از شرشان خلاص شوید. بهجای چککردن ایمیل صبحگاهی که بیست الی سی دقیقه زمان میبرد، پنج دقیقه به خود فرصت دهید. اگر برای یک چالش آماده هستید، بهتر پیش بروید و به خود دو دقیقه فرصت دهید. تا زمانی که تمام کارهای لیست خود را تکمیل نکردهاید به این موارد توجه نکنید و زمانی که وظایف خود را تکمیل کردید، میتوانید به برخی از ایمیلها، شبکههای اجتماعی و محتواهای دیگر نگاهی بندازید. البته این به معنای گذراندن تمام اوقات فراغت با چنین کارهایی نیست! وظایفی وجود دارند که ۱۰ درصد آنها مهم و ۹۰٪ آنها کاملا بیفایده هستند. این امر شما را به کارهای مهمتر متمایل میکند. بهعنوان مثال اگر طراح سایت هستید، ممکن است محتواهایی را برای بهبود کار خود بخوانید یا ایمیلهایی را که اولویت بالاتری دارند، بررسی کنید. معیارهای خود را برای تعیین اهمیت ایمیل (مهم، حساس، حیاتی) مشخص کنید. این به معنی استفاده از دکمه حذف است. شما به کمک اصل پارکینسون میتوانید آزمایش کنید و در بسیاری از زمینههای زندگی خود موعدهای تحویل را به کوتاهترین زمان ممکن برسانید. فقط باید از مرز بین «حداقل زمان» و «زمان کافی» آگاه باشید. آنچه که باید در نظر داشته باشید این است که مدتزمان کمتری برای انجام کار صرف کنید؛ نه فاجعهای که باعث ازدسترفتن شغل یا مشتری شما شود.
۳. تغییری را که همیشه میخواستید، با کمک قانون پارکینسون بهوجود آورید
اکنون زمان و مکان بیشتری در خانه دارید که این زمان مناسبی برای تحقق اهداف شما است. اگر الان اقدامی انجام ندهید، هرگز به هدف خود نمیرسید.
۵
از ۵
۹ مشارکت کننده