اعتیاد به کار چیست؟
اگرچه داشتن اخلاق کاری بالا و صبوری درباره کار خوب است اما سعی کنید دچار اعتیاد به کار نشوید، مرز باریکی بین اشتیاق و وسواس وجود دارد. در واقع، اگر بیشتر روزتان را با کارکردن طولانی در محل کارتان سپری میکنید و اشتیاق خارجازکنترلی برای کارکردن دارید، بهاحتمال زیاد از اعتیاد به کار رنج میبرید؛ در این صورت، بدون اینکه بدانید، در حال ضربهزدن به شغل و مسیر شغلی خود هستید. مطمئن باشید که بههیچعنوان نمیتوانید به کمبود خواب، خوردن وعدههای غذایی آماده و فشار دائم کاری، که روی خود میگذارید ادامه دهید؛ قبل از اینکه متوجه شوید، بهطور کامل تحلیل میروید و افتادن در مسیر بازگشت و بهبودی برای شما غیرممکن میشود. در این مطلب توضیح میدهیم اعتیاد به کار چیست، چه انواعی دارد و ابعاد آن را بررسی میکنیم؛ به نشانههای این اعتیاد همراه با راهکارهایی برای مقابله با آنها میپردازیم تا بتوانید اعتیادتان به کار را کنترل کرده و در برنامهی کاری خود تجدید نظر کنید؛ همچنین اگر با فردی در رابطه هستید که این اعتیاد را دارد، نکاتی بیان کردیم که بتوانید به او کمک کنید و او را درک کنید.
اعتیاد به کار چیست؟
فردی که به کارش اعتیاد دارد، به صورتی وسواسی کارش را انجام میدهد، حتی اگر به قیمت روابط شخصی و نیازهای اولیهی سلامتیاش باشد. اگرچه هیچ وضعیت پزشکیای به نام «اعتیاد به کار» وجود ندارد، مفهوم آن بسیار نزدیک به استرس، فرسودگی روانی، مشکلات کنترل عواطف و رفتارها و اختلال وسواس جبری است. افرادی که اعتیاد به کار دارند، دلبستهی تأیید و شناخته شدن در سطح جامعه هستند که به دنبال موفقیت پیش میآید. مشابه اغلب اعتیادها، این اعتیاد نیز به کار بیشتری برای رسیدن به سطح مشخصی از رضایت نیاز دارد. این افراد چنان دلبستهی آرزوها و دستاوردهای خود میشوند که تجربیات خارج از کار دیگر برایشان ارزش توجه کردن و صرف انرژی را ندارد. اگرچه افرادی که اعتیاد به کار دارند، شبیه به یکدیگر نیستند، برخی از ویژگیها در بین آنها مشترک است:
- اجبار به کار به دلیل فشارهای داخلی (انرژی برتری به شما فشار میآورد)؛
- افکار آزاردهندهای درمورد کار که وقتی خارج از محیط کاری هستید، به ذهن شما میآیند؛
- کار کردن بیش از آنچه شرکت، به عنوان کارمند از شما انتظار دارد.
جالب اینجاست که افراد دارای اعتیاد به کار، نسبت به همتایان خود که استرس کمتری دارند، کارآمدی کمتری را نیز تجربه میکنند؛ به این دلیل که میخواهند تمام جنبههای هر پروژهای را درنظر بگیرند، واگذاری کارها و اعتماد به همکارانشان برای آنها دشوار خواهد بود.
آیا اعتیاد به کار با ساعات طولانی کار کردن متفاوت است؟
بله، این اعتیاد با ساعات طولانی کار کردن یکی نیست. پژوهش انجمن روانشناسان آمریکایی (American Psychological Association) نشان میدهد که این نوع از اعتیاد و ساعات کار فقط همبستگی میانهای دارند؛ این امر نشان میدهد که فردی که در هفته ۶۰ ساعت کار میکند، لزوما به کار خود اعتیاد ندارد و کسی که در هفته ۳۰ ساعت کار میکند نیز لزوما مصون از این اعتیاد نیست. یکی از مشکلات اصلی استفاده بیشازاندازه از کلمهی «معتاد به کار» (workaholic)، ریشه در درک اشتباه از این کلمه دارد؛ در نتیجه، محققان پیشنهاد میدهند که بین ۲ کلمهی «اعتیاد به کار» و «تعهد کاری» تمایز قائل شویم. محققان تعهد کاری را وضعیت فکری مثبت و رضایتبخشی در کار میدانند که مشخصههای آن شور و ذوق، تعهد و دلبستگی هستند. تفاوت اصلی در اینجا انگیزهی کار است. کارمندان متعهد به طور ذاتی انگیزهی کار دارند و از انجام وظایفشان لذت میبرند، فرقی نمیکند که رئیس از او تعریف و تمجید کند یا خیر. از سوی دیگر، کسانی که به کار خود اعتیاد دارند، در اغلب ساعات کاری خود احساس اجبار میکنند و هنگامی که کار نکنند، شرمسار میشوند. همچنین، معتادان به کار و کارمندان متعهد روابط احساسی متفاوتی با کار خود دارند. معتاد به کار در هنگام کار عصبانیت، عذابوجدان، خصومت، تنش یا تشویش بیشتری را تحمل میکند، در حالی که کارمندان متعهد در هنگام کار خود شادتر، حواسجمعتر و مشتاقتر هستند. افرادی که بهسختی کار میکنند، اما پس از اتمام زمان کارشان میتوانند بهسادگی آن را رها کنند، افرادی هستند که به کارشان اعتیاد ندارند. این امکان وجود دارد که هم کارمند متعهدی باشید و هم به کار خود اعتیاد داشتهباشید؛ البته جنبهی شخصیتی اعتیاد به کارتان هیچ تلاشی برای افزایش کارآمدی شما نمیکند و همچنان ریسک مشکلات سلامتی بیشتری را در پی خواهد داشت.
اعتیاد به کار چه پیامدهایی بهدنبال دارد؟
همان طور که در جدول زیر میبینید، تحقیقات نشان میدهند که اعتیاد به کار با عواقبی منفی برای هر شخص، خانوادهاش و حتی سازمانی که در آن کار میکند مرتبط است. یکی از یافتههای جالبتوجه تحقیقات این بود که اعتیاد به کار ارتباط چشمگیری با عملکرد نداشت؛ به این ترتیب، با وجود اینکه افرادی که اعتیاد به کار دارند، نسبت به کارمندان دیگر، زمان بیشتری را به فکر کردن درمورد کار خود اختصاص میدهند و از لحاظ فیزیکی بیشتر درگیر کار هستند، ممکن است هیچ سودی برای کارفرمای خود نداشتهباشند. در مقابل، یافتههای مطالعاتی نشان میدهند رابطهی مستقیمی بین تعهد کاری و بسیاری از پیامدهای مثبت دیگر از جمله عملکرد سازمانی بهتر وجود دارد.
| پیامدهای شغلی | پیامدهای خانوادگی | پیامدهای فردی |
| کاهش رضایت شغلی | کاهش رضایت خانواده | کاهش رضایت از زندگی |
| افزایش استرس شغلی | افزایش احساس بیتفاوتی و بیعلاقگی به شریک زندگی | کاهش سلامت جسمی و روحی |
| افزایش رفتارهای کاری زیانبخش | افزایش تعارض میان کار و زندگی | افزایش خستگی مفرط |
| افزایش انتظار موفقیت شغلی در آینده | بیتأثیر روی رضایت از رابطه | افزایش خستگی عاطفی |
| بیتأثیر روی عملکرد | افزایش بدبینی | |
| افزایش بیتوجهی به هویت فردی | ||
| بیتأثیر روی کارایی حرفهای |
اعتیاد به کار و سایر ویژگیهای شخصیتی چه ارتباطی به هم دارند؟

هنگامی که مفهوم اعتیاد به کار را در نظر میگیریم، سؤال منطقیای که پیش میآید این است که «این مفهوم چگونه با سایر ویژگیهای شخصیتی مرتبط میشود؟».
در رابطه با این اعتیاد، ۵ ویژگی اصلی شخصیتی زیر مورد بررسی قرار گرفتهاند:
- برونگرایی (extraversion)؛
- وظیفهشناسی (conscientiousness)؛
- سازگاری (agreeableness)؛
- پذیرش تجربیات جدید (openness to experience)؛
- روانرنجوری (neuroticism).
به طور کلی، «وظیفهشناسی، برونگرایی، روانرنجوری و پذیرش تغییر» با این اعتیاد، ارتباطی مستقیم دارند و «سازگاری» ارتباطی غیر مستقیم با آن دارد. البته این روابط به صورت تقریبی هستند و در بین مطالعات مختلف نیز تفاوتهایی وجود دارد. برخی از قویترین ویژگیهای شخصیتی که با اعتیاد به کار در ارتباط هستند، ویژگیهای دستاوردگرایی مانند تیپ شخصیتی نوع A (اهل کوشش و تنش)، انگیزهی موفقیت و کمالگرایی است.
اعتیاد به کار چه ابعادی دارد؟
با توجه به این مسئله که ساعات کار طولانی، اعتیاد به کار را تضمین نمیکند، چگونه میتوانیم بین افرادی که سخت کار میکنند و افرادی که به کار خود اعتیاد دارند، تمایز قائل شویم؟ تحقیقات نشان میدهند که معتاد بودن به کار، مفهومی چندوجهی است؛ در ادامه به ابعاد این مفهوم اشاره میکنیم:
انگیزشی
فشار درونی یا احساس اجبار به کار (که اغلب به جای اینکه نیازی خارجی باشد، خودخواسته است)، عنصری ضروری در اعتیاد به کار است. احساس اینکه شما «باید» در زمان استراحت خود نیز کار کنید، ماهیت اساسی معتاد بودن به کار است.این مسئله هنوز از نظر علمی کامل مشخص نشدهاست که آیا معتادان به کار از شغل خود لذت میبرند یا از شکست در کار خود رنج میکشند، اما نتیجه یکسان است، یا کار میکنید یا احساس خوبی نسبت به خود نخواهید داشت. از جنبهی انگیزشی،اعتیاد به کار با احساس عزت نفس و هویت گره خوردهاست. افرادی که به کار خود اعتیاد دارند، بدون کار خود احساس ارزشمندی نمیکنند و این انگیزهای برای کارشان است.
شناختی
به طور معمول، اعتیاد به کار با افکار مداوم و کنترلناپذیر درمورد کار گره خوردهاست. این کارمندان هرگز، حتی در هنگام تفریح نیز از کار خود جدا نمیشوند. تأمل و تفکر بیشازاندازه دربارهی کار ما را به سمت جنبهی بعدی اعتیاد به کار (جنبهی احساسی) هدایت میکند.
احساسی
هنگامی که فرد معتاد به کار در حال کار کردن نیست، احساس بدی دارد. این امر به جنبهی انگیزشی اعتیاد به کار مربوط است، زیرا هنگامی که احساس کنید در انجام کاری که باید انجام دهید شکست خوردید، احساس عذابوجدان، عصبانیت یا استیصال میکنید.
رفتاری
جنبهی رفتاری اعتیاد به کار در واقع همانی است که با شنیدن این کلمه درمورد آن فکر میکنیم. افراد معتاد به کار رفتار متفاوتی نسبت به دیگران دارند. آنها بیشتر از حدی که هر سازمانی در واقعیت از آنها انتظار دارد، درمورد کار خود میاندیشند و بیش از نیاز کار میکنند. تفاوتی که درمورد افراد سختکوش و افراد معتاد به کار به آن اشاره کردیم را به یاد آورید، زیرا کار کردن برای ساعات طولانی لزوما به معنای این نیست که شما به کار خود اعتیاد دارید.
در مقالهای نشانهها و علائم اعتیاد به کار بیشتر به موضوع اعتیاد به کار میپردازیم. همراهمان باشید.